الینا الینا ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

نفس مامان

یک ماهگی الینا جونم

22 آذز 1391 سلام فرشته کوچولویه خودم امروز شما 30 روزتونه یعنی یک ماهه شدی الهی من قربونت بشم که 30 روزه مهمونه ما هستی و حسابی خودتو تو دله همه جا کردی . الینا جونم بابایی 20 روزگی تون برگشت خونه و منو شما هنوز خونه آقا جون مهمون هستیم  وقتی  بابایی رفت خیلی دلم گرفت  ولی به خودم قول دادم که محکم باشم و این روزها رو هم به خوبی بگذرونم.  بابا محسن  خیلی خیلی دلش واسه گل دخترش تنگ شده و هر روز دخملش و از طریقه اینترنت میبینه و کلی باهاش حرف میزنه شما هم کلی واسش دلبری میکنی و چشم از لب تاپ برنمیداری و کاملا بابا جونت و میشناسی . این عکس رو هم بابا جونت واست درست کرده دستش درد نکنه بوس واسه بابا م...
21 آذر 1391

مهمونی الینا جون

4 آذر 1391 سلام الینای جیگرم مامان جون وقتی شما 6 روزتون شد یعنی تاریخه 27 آبان 1391 جشن و مهمونی واستون گرفتیم و کلی مهمون دعوت کردیم که اومدنه شما به این دنیا رو تبریک بگیم . دخترم شبه مهمونی خیلی دخمله آروم و خانمی بودی و اصلا گریه نمیکردی و راحت خوابیده بودی الهی من فدات بشم نفسم . اینم عکسه دخملم که خیلی ناز خوابیده بود .   همون شب مامانی تویه گوشه شما اذان گفت و شما مسلمان شدی خانوم طلای من . مهمونا هم کلی کادو واسه دخملم آوردن که بازم ازشون تشکر میکنم . اینم عکسه کادوهایی که آقا جون و مامانی و خاله المیرا و خاله ریحانه به شما هدیه دادن دستشون درد نکنه ایشالا بتونیم یه روزی جبران کنیم .   ...
4 آذر 1391

پرنسس کوچولو دنیا اومد

1 آذز 1391 سلام فرشته نازنینم .. شما دنیا اومدی خانومی خوش اومدی . خاطره دنیا اومدنه الینا جونم : من  و بابایی ساعته 2 و نیم بعداز ظهر روزه 21 آبان برای گرفتنه نامه بستری شدنه من تویه بیمارستان رفتیم مطبه خانوم دکتره مهربون . تویه راه من همش استرس داشتم و اشکام میریخت ولی بابا جونی همش دلداریم میداد و آرومم میکرد نمیدونم چرا این قدر میترسیدم و هول کرده بودم . از اونجا رفتیم بیمارستان و کارای بستری شدن و انجام دادیم و همه آزمایشای لازم و از من گرفتن و بهم گفتن ساعته 10 شب بیام و بستری بشم . وقتی رسیدیم خونه مامانی و آقا جون من با خالم تلفنی صحبت کردم و اونم که دید من خیلی استرس دارم هماهنگ کرد که من ساعت 5 صبح 22 آبان  ب...
1 آذر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس مامان می باشد